1- انسان خود انتخاب میکند که چقدر خوشحال باشد
چطور؟ با نوع افکاری که در سر میپروراند. افکار مثبت خوشحالی میآفرینند؛ در حالی که افکار منفی ناراحتی در پی خواهند داشت.«من خیلی چاق هستم»؛ این یک تفکر منفی است که فرد را درمانده میکند. «من هرگز به چنین چیزی دست نخواهم یافت»؛ این جمله نیز مثال دیگری از یک تفکر منفی است. «دوست دارم وقت خود را در کنار همسرم بگذرانم»؛ اندیشهی مثبتی که احساسات خوبی به ارمغان میآورد. «عزیزم، موافقی برای تعطیلات به سفر برویم؟» این نقطهی اوج هیجان بوده و شادی در اینجا است! تا به اینجا همه چیز درست بوده؛ اما چطور میتوانیم برای حفظ شادی بیشتر، اندیشههای مثبت بیشتری بیافرینیم؟
2- میتوان به مغز آموخت که به اندیشههای مثبت فکر کند
با آموزش مغز جهت ترجیح افکار مثبت به افکار منفی، در نتیجه انسان شادتری خواهیم بود. به مثال زیر توجه نمایید:
تاکنون دریافتهاید که برخی از افراد به هنگام انتقاد شدن تا چه حد نسبت به خود ناراضی میشوند؛ در حالی که برخی دیگر کوچکترین اهمیتی نمیدهند؟ آنچه اکثر مردم نمیدانند آن است که واکنش ما به انتقاد از سوی دیگران یک عادت فکری است. برخی از افراد این انتقادات را به خود گرفته و ناراحت میشوند؛ در حالی که برخی بر حسب عادت بیتفاوت بوده و خوشحالی خود را حفظ میکنند؛ البته این مسئله تنها در مورد انتقاد صادق نیست و جامعیت دارد. واکنش ما به تعاریف بد، به رانندههای بیدقت، به خیانت و سوءاستفادهی اطرافیان… همه بهنوعی عادت فکری است.
با انتخاب خودآگاه افکار گوناگون، میتوان عادت تفکر مثبت را تقویت کرده و عادت تفکر منفی را تضعیف کرد. حال در مورد موقعیتهایی که حقیقتاً منفی است، چه باید کرد؟ آیا باید حقیقت را انکار کرده و چشم را با عینکهای رنگی پوشاند؟ خیر!
3- میتوان مثبت فکر کرد و در عین حال واقعبین بود
ممکن است برخی از افراد تفکر مثبت را معادل پوشیدن عینکهای رنگی حین دیدن سیاهیها قلمداد کنند، منظور ما در این مقاله این نیست! «من اندام بدی دارم»؛ این یک تفکر منفی است که احساسات بدی را به ارمغان میآورد. «من اندام بدی دارم؛ اما در حال حاضر ورزش میکنم و روز به روز بهتر میشوم»؛ جمله با یک اندیشهی منفی آغاز و به یک تفکر مثبت ختم شد. نتیجه چه خواهد بود؟ فرد یک قدم به رضایت و شادی نزدیکتر میشود! واژهی اما جادو میکند. به کمک آن افکارمان واقعبینانه خواهند بود؛ اما دیگر آزاردهنده نیستند!
4- به کمک یک اما، ناراحتی را به شادی تبدیل کنید
با افزون یک «اما»ی بیضرر در پس هر تفکر منفی، میتوان تمامی این افکار را به اندیشههای مثبت تبدیل کرد؛ در نتیجه نارضایتیها جای خود را به شادی خواهند داد. به مثالهای زیر دقت کنید:
- جملهی «احساس میکنم هرگز کاهش وزن نخواهم داشت» به «اکنون احساس میکنم هرگز کاهش وزن نخواهم داشت؛ اما میدانم افرادی دیگری بودهاند که دقیقاً شرایطی مشابه داشته و از پس آن برآمدهاند» تبدیل میشود.
- «من هرگز عشق را نخواهم یافت» تبدیل میشود به «اگر همواره مثل اکنون در خانه بمانم شاید هرگز عشق را نیابم؛ اما اگر کمی بیشتر بیرون بروم، ممکن است شانس بیشتری داشته باشم».
- «هرگز قادر به پرداخت این بدهی نخواهم بود» تبدیل میشود به «شاید نتوانم بهسرعت این بدهی را پرداخت کنم؛ اما اگر ماهانه 100 هزار تومان پسانداز کنم، میتوانم بخشی از آن را بپردازم».
قدرت واژهی اما را ملاحظه میکنید؟ درست بهمانند داشتن یک جادوگر خوشبختی است!
5- هرچه بیشتر به اما عادت کنیم؛ در نتیجه خرسندی بیشتری خواهیم داشت
در ابتدای کار، افزودن اما در پس افکار منفی چیزی نیست که ناگهان به ذهن خطور کند، به تمرین نیاز است. با این وجود، هرچه بیشتر تمرین میکنیم، مغز با ایجاد مسیرهای عصبی، عادت تفکر اما بلافاصله پس از هر اندیشهی منفی را ایجاد میکند. این تکنیک به معنای واقعی کلمه ساختار مغز را تغییر داده و سطح شادی فرد را به طرز چشمگیری افزایش میدهد. خوشحالی میتواند آسان باشد…
6- ادعاهای بیمعنی را متوقف کنید
غالب افراد سعی میکنند مستقیماً از افکار ناخوشایند به اندیشههای شاد جهش کنند؛ به جای «من اندام بدی دارم اما در حال حاضر ورزش میکنم و روز به روز بهتر میشوم»؛ با خود میگویند «من اندام خوبی دارم». آنها از «من اندام بدی دارم» یکباره به«من اندام خوبی دارم» تغییر وضعیت میدهند. مشکل آنجا است که معمولاً این ادعاها و تفکرات رضایتبخش، چندان واقعی نبوده و حتی گاهی سبب ناراحتی فرد میشوند، چرا؟ چون آنها را باور ندارد! اگر باور دارید که اندامتان مناسب نیست، نمیتوانید ذهن خود را به داشتن اندام خوب فریب دهید؛ هرچند که باور به پیشرفت و دستیابی به اندام مناسب تفکری منطقی بوده و همین مسئله، علت کارکرد حیرتانگیز تکنیک اما است. در این تکنیک درست همانند تکنیک «چه میشد اگر…» فرد موقعیت فعلی خود را پذیرفته و مسیر حرکت در پیش چشمانش نقش میبندد.
همین حالا اندیشههای منفی که با یک اما به تفکرات مثبت تبدیل میشوند را شناسایی کنید. همین امروز شاد بودن را به مغز خود بیاموزید.
منبع: چطورپدیا