سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وبلاگ آموزشی

7 مهارت‌ اساسی برای ساختن زندگی رویایی چیست؟

جای خالی که در جمله بالا مشاهده می‌کنید، برای این در آنجا قرارگرفته است که شاید شخص مناسب‌تر برای پر کردن این جای خالی خود شما باشید. همه ما افرادی خاص با ویژگی‌های منحصربه‌فرد و با پیشینه‌های متفاوت فرهنگی و اجتماعی هستیم. هرکدام از ما در مرحله متفاوتی از زندگی خود قرار داریم، بنابراین جمله بالا برای هرکدام از ما می‌تواند معنی متفاوتی داشته باشد.

اگر شما به‌طور حرفه‌ای در حال انجام کاری هستید، چرا این حیطه کاری را بر‌گزیده‌اید؟ آیا شغلی است که به آن علاقه زیادی دارید و برای شما رضایتِ خاطر به ارمغان می‌آورد؟ یا فقط به دلیل این است که رشته تحصیلی این کار را در دانشگاه مطالعه کردید و با مهارت‌هایی که آموختید کاری را پیدا کرده و استخدام شدید؟ شاید هم به دلیل درآمد بالایی است که از انجام این کار کسب می‌کنید یا می‌دانید که در آینده کسب خواهید کرد.

ساختن زندگی رویایی

اگر در آستانه بازنشستگی بودید چه؟ بیایید فرض را بر این بگذاریم که فقط دو یا سه سال مانده که بازنشست شوید. آیا در سی، چهل سالی که گذشت تمام کارهایی که می‌خواستید انجام دهید را انجام داده‌اید؟ اهداف یا رؤیاهای به سرانجام نرسیده‌ای دارید؟ آیا تا این لحظه از زندگی از دستاورد‌هایی که داشته‌اید، تمام تصمیمات و خطرهایی که به‌ جان خریده‌اید، راضی و خشنود هستید؟

قطعاً بسیاری از ما بعد از دانشگاه، با این امید سر از محل کار خود درمی‌آوریم که با کسب درآمدی مناسب ایجاد ثبات اقتصادی، به این توانایی برسیم که علایق خود را پیگیری کنیم و کارهایی که دوست داریم را انجام دهیم. در شغلی که داریم جای پای خود را محکم می‌کنیم و با گذشت زمان نیم‌نگاهی هم به فهرست امیال و آرزوهایمان خواهیم داشت. اگر به دو سال گذشته نگاه کنید، چه مقدار از زمان خود را صرف کارهایی کرده‌اید که دوست دارید و از انجام آنها لذت می‌برید؛ کارهایی که حس زیبای مفید بودن و رضایتمندی را به شما القاء می‌کند؟ آیا برده کار خود و اقتصاد شده‌اید یا برده فرزندانتان؟ یا اینکه میان کار و علایق خود توازن ایجاد کرده‌اید؟

چه زمانی می‌توان گفت، دیگر کافی است؟!

متأسفانه بسیاری از ما، زنده‌ایم برای کار کردن. واقع‌گرایان می‌گویند: اگر شما رویکرد کار برای زندگی را برگزینید؛ با این ‌حال هنوز هم نیازمند پشتیبانی مالی هستید. پول است که قدرت می‌آورد. جهانی که امروزه در آن زندگی می‌کنیم، چنین است. پس اگر پول کافی به دست نیاورید، لذت بردن واقعی از زندگی سخت می‌شود. بدون پول سخت می‌توان خوشحال بود؛ پس در تلاش برای فراهم آوردن مادیات و یک زندگی شایسته، بسیاری از ما تمام عمر خود را صرف مال‌اندوزی می‌کنیم. آیا روزی می‌رسد که به خود آییم و ببینیم که پولِ زیادی داریم؟ به چه قیمتی؟

بسیاری از مؤسسین شرکت‌های بزرگ، میلیونرها و حتی بیلیونرها بر سر این موضوع اتفاق‌نظر دارند که پول تمام خوشبختی‌های دنیا را برای شما به همراه نمی‌آورد. پول داشتن خوب است، اما تمام خواسته‌های شما را عمیقاً برطرف نمی‌کند. به جایی می‌رسید که به اصطلاح همه‌چیز دارید و با این ‌حال یک حس پوچی و بیهودگی به شما دست می‌دهد؛ یک جای خالی که باید پر شود، نه با پول و دارایی‌های مالی. پس سؤال اینجاست که اگر ثبات اقتصادی، جایگاه اجتماعی و دارایی‌های مالی را در نظر نگیریم، چه چیز بیشتری در زندگی وجود دارد؟ چگونه می‌توانیم کار را به بخشی از زندگی تبدیل کنیم، جای اینکه تمام زندگی ما را دربربگیرد؟ شاید بهتر باشد در تفکراتمان برای واژه زندگی به دنبال مفهوم تازه‌ای باشیم.

هدف شما در زندگی چیست؟

طبیعت زندگی چیست؟ زندگی برای شما چه مفهومی دارد؟ آیا هدف خاصی دارید؟ اگر فقط به دنبال کار باشیم، کار تمام چیزی است که خواهیم یافت؛ اما اگر به‌طور هدفمند به دنبال حرفه خاصی باشیم، چیزی بیش از یک کار ساده خواهیم یافت. راه خدمت به بشریت و آن مفهوم والاتر در زندگی که به دنبالش بودیم را خواهیم یافت. موافق نیستید؟

تحقیقات نشان داده که یافتن هدف و معنا در زندگی خوشبختی و رضایت کلی را افزایش می‌دهد؛ سلامت جسمی و روانی را بهبود می‌بخشد، باعث افزایش انعطاف‌پذیری و عزت‌نفس می‌شود و از احتمال ابتلا به افسردگی می‌کاهد. پس نکته قابل‌توجه این است که خوشحالی در زندگی به‌تنهایی کافی نیست، چراکه خوشحالی مانند موجی از احساسات است که می‌گذرد و همیشگی نیست. چه‌بهتر که در زندگی به‌جای خوشحالی به دنبال معنا و مفهوم باشیم.

معنای زندگی، تنها در مورد بالا بردن ارزش‌های خویشتن نیست، بلکه برای ارج نهادن به لحظه حال است. با وجود اینکه خوشحالی حسی است که در لحظه درک می‌شود، در نهایت مانند دیگر احساسات محو می‌شود. تأثیرات مثبت و احساسات لذت‌بخش، کوتاه و زودگذر هستند. مقدار زمانی که مردم می‌گویند احساس خوب یا بدی دارند، با خوشحالی هماهنگ است، اما هرگز با معنای زندگی همخوانی ندارد.

به طرز کنایه‌آمیزی، کسانی که فقط به دنبال خوشبختی بوده‌اند، درنهایت خود را ناراضی‌تر از بقیه می‌یابند. به گفته ویکتور فرانکل، از بازماندگان هولوکاست و عصب‌شناس معروف استرالیایی: «همین به دنبال خوشبختی بودن است که خوشبختی را از ما می‌رباید»؛ مصداق همان مثال است که دنبال کردن ثروت با هدف خوشبختی دقیقاً همان چیزی است که باعث نارضایتی خیلی‌ها شده است.

پس دوباره به این جمله بنگرید: «در زندگی مفاهیم مهم‌تری از ــــــــــ هم وجود دارد».

آیا به پاسخ معناداری رسیده‌اید؟ اگر تا به اینجای متن را مطالعه کرده‌اید و اکنون در فکر فرو رفته‌اید و سعی دارید که هدف واقعی خود در زندگی را بیابید، دلسرد نشوید؛ ما در این سفر همراهتان هستیم تا به شما کمک کنیم که چارچوب ذهنی و فعالیت‌های خود را در راستای رسیدن به معنای واقعی زندگی تغییر دهید.

هر آنچه که در زندگی می‌توانید به انجام برسانید به دانستن هفت مهارت اساسی بستگی دارد. داشتن این مهارت‌ها نیازهای ضروری شما برای رسیدن به موفقیت است و شما را در راهی قرار می‌دهند که در انتها به رضایتمندی و معنای واقعی در زندگی برسید. بهترین جای ماجرا این است که این مهارت‌ها درون تک‌تک ما وجود دارند. مشکل اینجاست که ما همیشه به بهترین شکل از آنها استفاده نمی‌کنیم و حتی گاهی از قدرتی که این مهارت‌ها در کمک به بهبود وضعیت زندگی ما دارند، بی‌خبر هستیم.

هرکدام از این مهارت‌ها به‌نوبه خود خاص و ویژه هستند و می‌توانند در مراحل مختلف زندگی و در رویارویی با مشکلات به ما کمک کنند؛ اما این هفت مهارت اساسی با یکدیگر می‌توانند به شما این امکان را ارائه دهند که هر موقعیتی را به نفع خود تغییر دهید. مهم نیست که در چه مرحله‌ای از زندگی قرار دارید، به دنبال چه چیز هستید یا چه حسی را کم دارید؛ وقتی که نه تنها از یک یا دو، بلکه از هفت مهارت اساسی بهره می‌برید، راه شما برای رسیدن به معنا در زندگی بسیار هموارتر از قبل خواهد بود.

هفت مهارت اساسی

بیایید با یکدیگر این هفت مهارت اساسی را به‌طور مختصر مرور کنیم.

خلاقیت

مهارت اول: خلاقیت

خلاقیت به شما این امکان را می‌دهد که برای مشکلات راه‌حل‌های خاصی بیابید و به مسائل به‌گونه‌ای بنگرید که شاید پیش ‌از این انتظار چنین نگرشی را از خود نداشتید. خلاقیت چیزی فراتر از تصورات هنرمندانه و زیبایی‌شناسی و یکی از ستون‌های اصلی «تغییر» است.

مهارت دوم: یادگیری

بدون یادگیری شما قادر به پیشرفت در زندگی نخواهید بود. با این ‌حال افراد بسیاری وجود دارند که از قافله عقب می‌مانند، نه به این دلیل که آنها توانایی فکری ندارند بلکه به این دلیل که نمی‌دانند چگونه می‌توانند به‌طور مؤثر یاد بگیرند.

حافظه

مهارت سوم: حافظه

در کنار همه اینها ما حافظه را داریم که یکی از مهم‌ترین عناصر است؛ چراکه بدون آن هیچ‌چیز ندارید که بدان رجوع کنید و تمام یادگیری‌ها و تجاربی که بر روی این زمین داشته‌اید، بدون برداشت باقی می‌مانند. با این حجم از اطلاعات موجود و روزافزون، چگونه می‌توانید این تمام این دانش را ذخیره کنید؟

مهارت چهارم: تمرکز

همه فعالیت‌هایی که انجام می‌دهید، شامل مقدار معینی از تمرکز است. این فعالیت‌ها ممکن است شامل بالا رفتن از پله‌های ترقی شغلی باشد و یا مسئولیت‌پذیری به‌عنوان یک پدر یا مادر. تمرکز به‌سان جریانی است که شمارا به سمت اهدافی که دارید سوق می‌دهد. بدون تمرکز، راه خود را گم می‌کنیم، انگیزه ادامه دادن را از دست می‌دهیم و حس می‌کنیم که از مسیر پیشرفت خارج ‌شده‌ایم.

مهارت پنجم: انگیزه

بسیاری از ما از زندگی، شغل و مسئولیت‌هایی که داریم راضی نیستیم چراکه انگیزه لازم و آن هدف کلیدی که پیش‌تر در موردش سخن به میان آمد را در خود نمی‌بینیم. انگیزه به پیشرفت شما کمک می‌کند و تمرکز لازم برای رسیدن به اهداف را به شما ارزانی می‌دارد.

مهارت ششم: عادات

همان‌طور که هر روز تازه پر از کارهای روزمره است؛ از آماده شدن برای کار گرفته تا خواباندن بچه‌ها در شب و گذراندن وقت با خانواده در آخر هفته، تمام اینها نتایج عاداتی است که در طول زمان تثبیت ‌شده‌اند؛ بنابراین، عادات نقش بزرگی در زندگی شما ایفا می‌کنند. دنبال کردن خوشبختی، پول و یا معنا در زندگی، همه اینها به عادات شما بستگی دارد. اگر می‌بینید که تحت تأثیر عادات بد و منفی قرار گرفته‌اید، احتمال اینکه در راه رسیدن به اهدافتان با مشکل مواجه شوید، بیشتر است.

مهارت هفتم: زمان

عادات بد همچنین منجر‌ به استفاده غلط از زمان یا مدیریت نادرست زمان می‌شود. شاید این احساس را داشته باشید که به دلیل مدیریت نادرست زمان، ثبات شغلی لازم را ندارید. زمان زیادی را مشغول به کار هستید، درحالی‌که خروجی و تولید قابل قبولی ندارید. یا اینکه عادات مشخصی دارید که زمان را از شما می‌گیرد، زمانی که می‌تواند صرف انجام کارهای مفیدتر شود. شاید در مسیر بازنشستگی قرار دارید و فکر می‌کنید دیگر برای یافتن معنایی تازه در زندگی دیر شده است. زمان زیادی برای آغاز یک ماجراجویی تازه باقی نمانده است.

آیا آمادگی این را دارید که از زندگی خود لذت ببرید؟

حقیقت ساده این است که اگر این هفت مهارت را در خود تقویت کنید، خواهید دید که در هر مرحله‌ای از زندگی که باشید، یافتن معنای زندگی و رسیدن به اهداف و آرزوهایی که در سر دارید، امکان‌پذیر است. هیچ روش جادویی برای فهمیدن زندگی وجود ندارد. مهارت‌ها از روز اول وجود داشته‌اند، شما فقط باید یاد بگیرید که چگونه از آنها برای رسیدن به موفقیت بهره ببرید.

ما برای نشان دادن راه به شما اینجا هستیم. هدف چطورپدیا تجهیز شما با بهترین ابزار برای بالا بردن قدرت بهره‌وری، انگیزه و تمرکز برای رسیدن به هدف واقعی زندگی، در کوتاه‌ترین زمان ممکن است. در این سفر برای تغییر همراه ما باشید تا به شما نشان دهیم که چگونه هفت مهارت اساسی خود را بهتر کنید و درنهایت تبدیل به فرد جدیدی شوید. کسی که آماده است با سرعت بسیار بالاتری به دنبال اهدافش برود و یا اهداف تازه‌ای را بدون محدود ‌شدن به زمان، سن و یا مسئولیت‌های مختلف پیدا کند. اگر به دنبال شانسی دوباره بوده‌اید و یا مدتی است که در حاشیه مانده‌اید، این فرصت شماست که دوباره پیشرفت کنید. هر‌کسی می‌تواند تغییر کند. آیا آمادگی این را دارید که از زندگی خود لذت ببرید؟ برای آغاز سفر خود، در ادامه مقالات سبک زندگی درچطورپدیا را کلیک کنید.

 

منبع: چطورپدیا