کتاب انسان خردمند – تاریخ مختصر بشر – که چاپ اول آن به زبان فارسی در سال 1396 منتشر شد، اکنون پس از یک سال، در اردیبهشت 1397 به چاپ یازدهم رسیده است و به نظر میرسد استقبال از این کتاب خوب همچنان ادامه دارد. عنوان اصلی کتاب sapiens: A Brief History of Humankind است که در سال 2014 به انگلیسی ترجمه شد و تاکنون به بیشتر از 30 زبان ترجمه شده است.
این کتابِ یووال نوح هراری، همواره در لیست کتابهای پرفروش قرار داشته است و شخصیتهایی مثل باراک اوباما (44مین رئیس جمهور آمریکا) و بیل گیتس (بنیانگذار مایکروسافت) خواندن آن را پیشنهاد کردهاند.
دکتر یووال نوح هراری از دانشگاه آکسفورد دکترای تاریخ دارد و در حال حاضر در دانشگاه عبری اورشلیم تاریخ جهان تدریس میکند. تحقیقات او بر سوالات فراگیری تمرکز دارند:
چه رابطهای میان تاریخ و زیستشناسی وجود دارد؟
آیا عدالتی در تاریخ هست؟
آیا انسانها با افشای حقایق تاریخی خوشبختتر شدهاند؟
«من همه را ترغیب میکنم تا فارغ از اعتقاداتشان روایات اساسی موجود در دنیا را زیر سوال ببرند و تحوالات گذشته را به علایق کنونی مربوط سازند و از مباحث جنجالی نهراسند.»
در ستایش انسان خردمند بسیار نوشتهاند. در اینجا به برخی از آنها اشاره میکنیم:
دیلی تلگراف The Daily Telegraph – از روزنامههای لندن که در 1855 تاسیس شد:
شفافیت هراری در مباحث زیستشناسی و انسانشناسی تکاملی و اقتصاد، و گرایشهای تاریخی او بسیار دلپذیر است. از او دور نشوید تا خیلی چیزها یاد بگیرید.
جَرِد دایمونده – دانشمند و نویسنده کتاب فروپاشی:
انسان خردمند با جنجال فراوان به فهرست پرفروشترین کتابهای جهان راه یافته است. دلیل آن ساده است: به بزرگترین مسائل تاریخ و جهان امروز میپردازد و به زبانی فوقالعاده زنده و فراموشنشدنی نوشته شده است. عاشقش خواهید شد!
ساندی تایمز The Sunday Times – روزنامه معتبر پرفروش انگلیسی:
کتابی که تارعنکبوتهای مغزتان را کنار میزند. هراری روشنفکر زبردستی است که اشارات منطقی ناگهانیاش خواننده را به حیرت و تحسین وامیدارد. قدرت شفافیت قلم او دنیا را شگفتانگیز و نو جلوه میدهد.
تایمز The Times – یک روزنامه سراسری در کشور بریتانیا که در 1785 تاسیس شد:
هراری به معنای واقعی نویسنده است، نویسندهای به راستی هوشمند با قلمی شفاف و ظریف. نگرش او به اشتعارههای زندگی شگفتانگیز است.
خلاصه کتاب انسان خردمند
همانطور که از عنوان فرعی کتاب برداشت میشود، این کتاب تاریخ مختصر بشر است و واقعا هم تاریخ را به شکل مختصر و البته مفید بیان کرده است. نویسنده تاریخ انسان را از 2?5 میلیون سال پیش تا زمان حال را فقط در 568 صفحه بیان میکند. هراری برای نوشتن انسان خردمند از منابع معتبر و تحقیقات دیگر دانشمندان در سرتاسر کتاب استفاده کرده است و ما با یک کتاب علمی که پایه و اساس خوبی دارد طرف هستیم.
هر اتفاق مهمی که در طول تاریخ بشر رخ داده در این کتاب بیان شده است: چه بر سر گونههای مختلف بشر آمد؟ چه بر سر حیوانات عظیمالجثه آمد؟ مغز چگونه تکامل یافت؟ آتش چه تاثیری بر تاریخ گذاشت؟ امپراتوریها و حکومتها چرا به وجود آمد؟ پول چگونه و چرا اختراع شد؟ مسیحیت و اسلام چه تاثیری بر انسان و تاریخ گذاشتند؟ و مهمتر از همه، گونه انسان خردمند به کجا میرود؟
در حدود 70هزار سال قبل، موجوداتی از گونه «انسان خردمند» (Homo sapiens) دست به کار ایجاد ساختارهای بسیار پیچیدهتری شدند که فرهنگ نامیده شد. تحولاتی که متعاقبا در این فرهنگهای بشری رخ داد تاریخ نام گرفت.
مسیر تاریخ را سه انقلاب مهم تعیین کردند: انقلاب شناختی (cognitive revolution) در حدود 70 هزار سال پیش موتور تاریخ را روشن کرد. انقلاب کشاورزی (agricultural revolution) در حدود 12 هزار سال قبل به این روند سرعت داد. انقلاب علمی (scientific revolution)، که همین 500 سال پیش شروع شد، میتواند نقطه پایان تاریخ و آغازگر چیزی کاملا متفاوت باشد. موضوع این کتاب داستان تاثیر این سه انقلاب بر انسان و بر موجودات دیگری است که در کنار او زندگی میکنند. (انسان خردمند – صفحه 23)
صد هزار سال پیش، دستکم شش گونه انسانی در زمین زندگی میکردند. امروز تنها یکی بهجا مانده است: ما، انسانهای خردمند.
چهطور گونه ما در نبرد برای سلطه بر دیگران پیروز شد؟ چرا نیاکانِ شکارگر – خوراکجوی ما اقدام به ساختن شهرها و برپایی پادشاهیها کردند؟ چگونه به خدایان و ملتها و حقوق بشر ایمان آوردیم، به پول و کتابها و قوانین اعتماد کردیم، و خود را برده بوروکراسی و مصرفگرایی و حرص و آز برای خوشبختی ساختیم؟ دنیای ما در هزاره آینده چه شکلی به خود خواهد گرفت؟
انسان خردمند بهگونهای جسورانه و همهجانبه و بحثانگیز هر آنچه را تا کنون گمان میکردیم در مورد انسان میدانیم به چالش میکشد: افکارمان، رفتارمان، اعمالمان، اقتدارمان… و آیندهمان را.
فهرست مطالب کتاب انسان خردمند – تاریخ مختصر بشر:
بخش اول: انقلاب شناختی
موجود بیاهمیت
درخت دانش
یک روز از زندگی آدم و حوا
طوفان بزرگ
بخش دوم: انقلاب کشاورزی
بزرگترین فریب تاریخ
ساختن اهرام
اضافهبارِ حافظه
در تاریخ عدالتی نیست
بخش سوم: وحدت بشر
پیکان تاریخ
رایحه پول
بینشهای امپراتوری
قانون دین
راز موفقیت
بخش چهارم: انقلاب علمی
کشف نادانی
پیوند علم و امپراتوری
کیش سرمایهداری
چرخهای صنعت
انقلاب دائمی
و تا آخر عمر به خوبی و خوشی زندگی کردند
فرجام انسان خردمند
کلام آخر: موجودی که خدا شد
یووال نوح هراری کتاب دیگری هم به اسم Homo Deus: A Brief History of Tomorrow (انسان خداگونه: تاریخ مختصر فردا) دارد که هنوز ترجمه نشده است. میتوان گفت این کتاب ادامهی کتاب انسان خردمند است که در مورد آینده و اینکه چه چیزی در انتظار انسان است، صحبت میکند. امیدواریم این کتاب هم مثل انسان خردمند با یک ترجمه خوب منتشر شود.
درباره کتاب انسان خردمند
چند ماهی بود که بیشتر دوستان کتابخوانم توصیه میکردند این کتاب را مطالعه کنم. اما هرگز فرصت مناسبی برای مطالعه آن پیش نمیآمد. نهایتا در نمایشگاه کتاب 1397 کتاب انسان خردمند را تهیه کردم و موفق شدم آن را مطالعه کنم. (این کتاب را در لیست کتابهای پیشنهادی برای نمایشگاه کتاب قرار داده بودیم.)
کتاب انسان خردمند شبیه یک سفر طولانی به درازای تاریخ است که بعد از آن به راحتی میتوان احساس پختی را در خود احساس کنید. قلم هراری بینظیر است و به معنای واقعی کلمه، خواننده را جادو میکند. همینجا به شما پیشنهاد میکنم قبل از خواندن کتاب به شکل آگاهانه برنامهریزی کنید که کتاب را کم کم و به مرور زمان بخوانید. اگر بدون برنامه شروع به خواندن آن کنید، بعید است بتوانید از مطالعه آن دست بردارید.
همانطور که در قسمت ابتدایی این مطلب خواندید، ویژگی برجسته کتاب این است که تاریخ را بدون تعصب و بدون جهتگیری خاصی روایت میکند و همین باعث جذابتر شدن کتاب میشود. شما آزاد هستید که هر طور فکر میکنید درست است مسائل را تحلیل و کارهای گونه انسان خردمند را قضاوت کنید. کارهایی که به اعتقاد من، روز به روز بیشتر به سمت خشونت و نابودی گرایش داشته است.
هراری در اثر خودش، رفتار انسان خردمند را از لحاظ روانشناسی، زیستشناسی و جامعهشناسی بررسی میکند. انسانی که گونههای مختلف بشر را از بین برده و بسیاری از گونههای حیوانات را نیز منقرض کرده است. آغاز کتاب شگفتانگیز است، ادامهی آن عالی و پایان کتاب خیرهکنندهست.
من فکر میکنم روایت تاریخ بشر بهترین نقطه برای آغاز تفکر عمیق است و انصافا این کتاب هم سرنخهای زیاد و بسیار خوبی برای تفکر در اختیار خواننده قرار میدهد.
در کتاب سوالهای شگفتانگیزی مطرح میشود و اتفاقات مختلف تاریخ به شکلی استادانه در کنار هم قرار میگیرند. و جالبتر از همه اینکه یووال نوح هراری همهچیز را زیر سوال میبرد و خود او هم مخاطب را دعوت به تفکر دوباره میکند: فایده تاریخ چیست؟ به چه سمتی داریم حرکت میکنیم؟ آیا واقعا سرنوشت انسان امروز روشنتر از دیروز است؟ اصلا آیا سرنوشت و آیندهای روشن در انتظار ماست؟ آیا امروز خوشبختتر از هزاران سال پیش هستیم؟
آیا اکنون خوشبختتریم؟ آیا از ثروتی که بشر در طی پنج قرن اخیر به دست آورده است میتواند به خرسندی جدیدی تعبیر شود؟ آیا کشف منابع بیپایان انرژی ذخایر بیپایانی از نعمتها را به روی ما گشوده است؟ عقبتر برویم و ببینیم آیا هفتاد و چند هزاره پرآشوب پس از انقلاب شناختی دنیا را مکان بهتری برای زندگی کرده است؟ آیا مرحوم نیل آرمسترانگ که جای پایش بر کره عاری از باد ما سالم مانده است، از شکارگر – خوارکجوی بینام و نشانی که 30هزار سال قبل اثر دستش را بر روی دیواری در غار شووه باقی گذاشت سعادتمندتر بود؟ اگر نبود پس فایده به وجود آمدن کشاورزی و شهرها و خط و سکه و امپراتوریها و علم و صنعت چه بود؟ (انسان خردمند – صفحه 513)
در کنار خواندن این کتاب پیشنهاد میکنم مصاحبه و سخنرانی یووال نوح هراری را در سایت موسسه تد TED نیز نگاه کنید. سخنرانی نویسنده را از اینجا میتوانید ببیند. او در این سخنرانی به شکل بسیار خلاصه مقداری از مفاهیم کتاب را بیان میکند. همچنین از طریق این لینک میتوانید مصاحبه او را ببیند. در این مصاحبه جذاب و دیدنی (مثل خود کتاب) هراری در مورد کتابِ Homo Deus: A Brief History of Tomorrow (انسان خداگونه: تاریخ مختصر فردا) هم صحبت میکند. لازم به ذکر است که این ویدیوها با زیرنویس فارسی هم در دسترس هستند.
من همیشه وقتی با کتاب خوب و تاثیرگذاری روبهرو میشوم دوست دارم کتاب در بهترین حالت و بدون کوچکترین عیب و ایرادی باشد. این کتاب هم با وجود حجم نسبتا زیاد آن، ایرادهای نگارشی داشت اما به طور کلی میتوان از آن چشمپوشی کرد. (به دلیل قلم تاثیرگذار نویسنده حتی ممکن است متوجه آن نشوید.) البته امیدوارم در چاپهای بعدی این موارد برطرف شود. ترجمه کتاب بسیار خوب است و لذت خواندن کتاب را دوچندان میکند. در نهایت نمیتوان قیمت بالای کتاب را هم نادیده گرفت.
انسان خردمند از جنبههای مختلف دارای اهمیت است و کافهبوک این کتاب را در لیست کتابهای پیشنهادی خود قرار داده است. خواندن آن را به همهی کسانی که اهل تفکر هستند و به مسائل تاریخی و فلسفی علاقه دارند پیشنهاد میکنم.
جملاتی از متن کتاب انسان خردمند
همه گونههای انسانی، علیرغم تفاوتهای زیادشان، چند ویژگی مشترک دارند که آنها را از موجوات دیگر متمایز میکند. بارزترین ویژگی این است که انسان، در قیاس با سایر جانداران، مغز فوقالعاده بزرگتری دارد. (انسان خردمند – صفحه 29)
150هزار سال قبل، انسانها با وجود استفاده از آتش هنوز موجوداتی کماهمیت بودند. حالا دیگر میتوانستند شیرها را فراری دهند، خود را در شبهای سرد گرم کنند، و جنگلی را به آتش بکشند. اما اگر همه گونههای انسانیِ موجود را به حساب آوریم، شاید تعدادشان هنوز از یک میلیون انسانِ ساکن در مجمعالجزایر اندونزی و شبهجزیره ایبری فراتر نمیرفت؛ این یعنی صرفا یک نقطه روی صفحه رادار زیستبومی. (انسان خردمند – صفحه 36)
چرا مردم خود را با غذاهای پرکالری که برای جسمشان هم مضر است خفه میکنند؟ جوامع مرفه امروزی درگیر بلای چاقی هستند که به سرعت دارد به کشورهای در حال رشد هم سرایت میکند. تا وقتی که عادات غذایی نیاکان خوراک جویان را بررسی نکنیم، یافتن علت زیادهروی ما در خوردن غذاهای پرچرب و بسیار شیرین معما باقی میماند. در علفزارهای استوایی و جنگلهایی که آنها سکونت داشتند غذاهای شیرین پرکالری بسیار کمیاب و منابع غذایی به طور کلی کم بود. 30هزار سال پیش، «خوراکجو»ی عادی تنها به یک نوع غذای شیرین دسترسی داشت و آن میوههای رسیده بود. اگر یک زن عصر حجری به یک درخت پر از انجیر برمیخورد منطقیترین کار این بود که، قبل از آن که بابونهای محلی آن درخت را لخت کنند، تا جایی که میتواند از آن انجیرها بخورد. غریزه زیادهروی در خوردن غذاهای پرکالری جزئی از ژنهای ما شد. امروزه ما شاید در آپارتمانهای بسیار بلند با یخچالهایی پر از غذا زندگی کنیم، ولی دیانای ما هنوز گمان میکند که در علفزارهای استوایی به سر میبرد. برای همین است که اگر یک لیوان بستنی در یخچال پیدا کنیم آن را کامل میبلعیم و پشتش هم یک شیشه بزرگ نوشابه را تا ته سر میکشیم. (انسان خردمند – صفحه 74)
اما از منظر گله حیوانات، و نه چوپانها، نمیتوان به نتیجه دیگری به جز این رسید که انقلاب کشاورزی برای اکثر حیوانات اهلی شده فاجعهای وحشتناک بود. «موفقیت» تکاملی این حیوانات بیمعنی است. یک کرگدن وحشی کمیاب در آستانه انقراض شاید بسیار خوشبختتر از گوسالهای باشد که ناچار است تمام زندگی کوتاه خود را در قفسی تنگ سپری کند و پروار شود تا استیک لذیذی از آن تهیه کنند. کرگدن خوشنود ناراضی نخواهد بود از اینکه جزو آخرین اعضای گونهاش است. موفقیت عددی گونه گوساله تسلی خاطر اندکی است در برابر درد و رنجی که هر یک از افراد این گونه بدان دچار هستند. (انسان خردمند – صفحه 146)
انقلاب کشاورزی یکی از بحثبرانگیزترین وقایع تاریخ است. بعضی طرفداران دو آتشه آن ادعا میکنند که این انقلاب بشر را در مسیر رفاه و ترقی قرار داد. دیگران آن را منجر به تباهی بشر میدانند و معتقدند که نقطه عطف سرنوشتسازی بود که باعث شد انسان خردمند همزیستی صمیمانه خود با طبیعت را رها کند و به سوی حرص و آز و ازخودبیگانگی بشتابد. این مسیر، به هر سمتی که بود، راه برگشتی نداشت. کشاورزی جمعیت را چنان به سرعت و از اساس افزایش داد که هر جامعه کشاورزی پیچیدهای اگر به شکار و گردآوری خوراک بازمیگشت دیگر نمیتوانست مثل سابق به بقای خود ادامه دهد. (انسان خردمند – صفحه 149)
پول سکه و اسکناس نیست. پول هرآن چیزی است که انسانها تمایل دارند با استفاده از آن بتوانند به طور نظاممند ارزش چیزهای دیگر را به منظور مبادله کالاها و خدمات نشان دهند. (انسان خردمند – صفحه 252)
تنها نظام مبتنی بر اعتماد مخلوق انسانهاست که تقریبا هر شکافی میان فرهنگها را پر میکند و کسی را بر پایه گرایشهای دینی یا جنسیتی یا نژادی یا سنی مورد تبعیض قرار نمیدهد. در سایه وجود پول حتی کسانی که همدیگر را نمیشناسند و به یکدیگر اعتماد ندارند میتوانند همکاری موثری با یکدیگر داشته باشند. (انسان خردمند – صفحه 264)
اولین خط آهن تجاری جهانی در 1830 در بریتانیا افتتاح شد. در 1850 کشورهای غربی 40هزار کیلومتر راهآهن داشتند، اما در تمام آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین فقط 4هزار کیلومتر خط آهن وجود داشت. در 1880، غرب به خود میبالید که بیش از 350هزار کیلومتر خط آهن دارد، در حالی که در سایر نقاط دنیا فقط 35هزار کیلومتر راهآهن وجود داشت (و بیشتر آن را هم انگلیسیها در هند کشیده بودند). (انسان خردمند – صفحه 391)
پس از سال 1908، و بخصوص بعد از سال 1945، طمع سرمایهداری عمدتا به دلیل ترس از کمونیسم، تا حدود مهار شد. اما بیعدالتی هنوز حکمفرماست. کیک اقتصادی 2014 بسیار بزرگتر از کیک سال 1500 است، اما آن چنان نامساوی تقسیم شده است که بسیاری از دهقانان آفریقایی و کارگران اندونزی بعد از یک روز کار سخت با غذایی کمتر از غذای اجدادشان در 500 سال قبل به خانه برمیگردند. ممکن است رشد اقتصاد مدرن هم مثل انقلاب کشاورزی، فریبی بسیار بزرگ از کار درآید. (انسان خردمند – صفحه 457)
در مجموع امروزه دهها میلیارد حیوان در دامداریها زندگی میکنند که بخشی از خط تولید ماشینی هستند و در حدود 50 میلیارد از آنها سالانه کشته میشوند. این روشهای صنعتی دامداری به افزایش بیسابقه تولیدات کشاورزی و ذخایر غذایی انسانها انجامیده است. پرورش صنعتی حیوانات در کنار ماشینی شدن کشت گیاهان، اساس کل نظام اقتصادی – اجتماعی مدرن است. (انسان خردمند – صفحه 474)
و سرانجام، فقط در صورتی میتوانیم به خاطر دستاوردهای بیسابقه انسان خردمند امروزی به خود ببالیم که سرنوشت تمام موجودات دیگر را کاملا نادیده بگیریم. بخشهای زیادی از نعمات مادی که به آن فخر میفروشیم و از ما در مقابل بیماریها و قحطی محافظت میکند به بهای شکنجه و قربانی شدن میمونهای آزمایشگاهی، گاوهای شیرده، و مرغهای تسمهنقالهای به دست آمده است. در طی دو قرن اخیر، دهها میلیارد از آنها قربانی نظامی از استثمار صنعتی بودهاند که قساوتش در تاریخ سیاره زمین بیسابقه بوده است. اگر فقط یک دهم آن چه را فعالان حقوق حیوانات مطرح میکنند بپذیریم، پس چهبسا کشاورزی صنعتی مدرن بزرگترین جنایت تاریخ باشد. (انسان خردمند – صفحه 517)
متاسفانه حاکمیت انسان خردمند بر زمین تا کنون چندان حاصلی به بار نیاورده است تا به اعتبار آن بر خود ببالیم. ما محیط اطرافمان را تحت کنترل درآوردهایم، محصولات غذایی را افزایش دادهایم، شهرها ساختیم، امپراتوریها برپا کردیم و شبکههای تجاری گسترده ایجاد کردیم. اما آیا توانستیم از میزان رنج در جهان بکاهیم؟ بارها ثابت شده است که افزایش دائمی قدرت بشر لزوما به رفاه آحاد انسانهای خردمند نینجامیده است و منجر به فلاکتی غیرقابل تصور برای موجودات دیگر شده است. (انسان خردمند – صفحه 567)